داستان بازی بهصورت بسیار خطی، قابل پیشبینی و کم هیجان شروع میشود. حال نیتن یک همسر دارد، کار ثابت دارد، رئیس دارد و در یکخانه بزرگ سه اتاقِ زندگی میکند. اما این آرامش طولی نمیکشد تا اینکه نیتن پس از 15 سال کسی را میبیند که همه فکر میکردند مرده است، وقتی سم ( برادر نیتن ) بعد از پانزده سال بازمیگردد، روند اصلی و پرهیجان داستان بازی شروع میشود.